امشب شب تولدمه.....


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



اگر ماه بودی به صد ناز / شاید شبی بر لب بام من مینشستی . . .♥♥ اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست ، من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست♥♥ مهربانم روزگارم ابریست ، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی ♥♥ آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم های تو بباره ♥♥ ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من / ای حسرت روزهای شیرین در من! بی مهری انسان معاصر در توست / تنهایی انسان نخستین در من

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان dehkadeye gham و آدرس azi.love.girl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 2287
بازدید کل : 75336
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 96
تعداد آنلاین : 1



آمار مطالب

:: کل مطالب : 441
:: کل نظرات : 96

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 12
:: باردید دیروز : 8
:: بازدید هفته : 12
:: بازدید ماه : 2287
:: بازدید سال : 8832
:: بازدید کلی : 75336

RSS

Powered By
loxblog.Com

khat cherk haye del tangi azi

تبلیغات
امشب شب تولدمه.....
شنبه 29 مهر 1391 ساعت 1:1 | بازدید : 856 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

امشب شب تولدمه و من از همیشه خسته تر و از همیشه دل گرفته تر....

دنبال یه بهونم واسه گریه، واسه داد زدن، واسه اینکه بگم از همه دلم گرفته...

کاش هیشکی یادش نبود تولدمه، کاش هیشکی تبریک نمی گفت، کاش هیشکی منو یادش نبود تا واسه بغض نشکستم دلیل داشته باشم و راحت هق هق، گریه کنم...

دلم نمی خواد امشب الکی تظاهر کنم که خوشحالم. دلم می خواد تنها باشم تنهای تنها، دلم می خواد برم تو اتاقمو درو قفل کنم، پرده هارو بکشمو تو تاریکی واسه خودم شمع روشن کنمو سوختنشو نگاه کنم و به شمعم بگم؛ خوش به حالت که می سوزی و تموم میشی اما من چی؟؟؟ می سوزمو می سوزمو می سوزم....

کاش امشب زمان برام متوقف می شد، کاش منم با شمع تموم می شدم

کاش امشب آخر دنیا بود.....

 

سرم درد می کنه، نامردی چقدر رایج شده. چقدر زود آدما همو فراموش می کنن. چقدر وقت انسان ها واسه همدیگه کم شده.

ارزش آدما پایین اومده، کار آدما از عزیزاشون مهمتر شده. خیلی راحت بی مهری ها و فراموش کاریاشونو می ندازن گردن گرفتار بودنشون. امشب حس تنفر تو من بیداد می کنه. امشب بغض گلومو گرفته. امشب از زمین و زمان بدم میاد. دلم مثل همیشه بازم شکسته...




|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: